تغییر معنا در گفتمان خوشنویسی ایران معاصر از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دکتری تاریخ تحلیلی و تطبیقی هنر اسلامی، دانشگاه تهران، ایران.

2 استاد، دکتری مطالعات اسلامی، فلسفۀ هنر، دانشگاه تهران، ایران.

3 استاد، دکتری پژوهش هنر، دانشگاه تهران، ایران.

چکیده

خوشنویسی اسلامی ایرانی که از پشتوانۀ کلام الهی، میراث فرهنگی، گنجینۀ حکمت، عرفان و ادبیات برخوردار است در رویارویی با مدرنیسم و گفتمان‌های رقیب در فرایند انتقال معنا میان کنشگران اجتماعی به ویژه هنرمندان معاصر با گرایش خوشنویسانه، دچار تغییر معنا شده است؛ به گونه‌ای که در برخی موارد از کارکرد و شأن خود جدا شده و به عنوان عنصری پیش پا افتاده و مبتذل تبدیل شده است.این پژوهش به دنبال یافتن عوامل مهم و تأثیرگذار در این تغییر معناست. مصون نگه داشتن مفاهیم و ارزش‌های والای خوشنویسی به عنوان عنصری برآمده از بطن تمدن اسلامی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، بیانگر ضرورت این پژوهش است.جامعۀآماری پژوهش بر مبنای آثار هنرمندان شناخته شده با رویکرد خوشنویسانه در هنرمعاصر ایران است که در جهت اهداف پژوهش انتخاب شده است. از این رو به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین عوامل پس از مواجهه با مدرنیسم، تجاری شدن برخی از این آثار جهت فروش در بازارهای هنری است. فرض آن است که رونق‌گرفتن بازارهای هنری در منطقه و اعمال نظر نظریه‌پردازان هنری خارجی در تغییر معنای خوشنویسی و جهت‌دهی آن در مسیر اهداف خودشان بی‌تأثیر نیست. نتایج پژوهش نشان می‌دهد، به همان میزان که جامعه و هنرمندان از ارزش‌ها و سنت‌های عرفی و دینی فاصله گرفته و سطحی‌نگر باشند از درک معنای خوشنویسی اسلامی که محصول گفتمان اسلامی است دور خواهند ماند و دستخوش بازارهای فروش خواهند شد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Changing the Meaning in the Discourse of Contemporary Iranian Calligraphy from the Perspective of Critical Discourse Analysis

نویسندگان [English]

  • Hojjat Amani 1
  • Hasan Bolkhari Ghahi 2
  • Sedaqat Jabari 3
1 Ph.D in Analytical and Comparative History of Islamic Art, University of Tehran, Iran.
2 Professor, Ph. D in Islamic Studies, Philosophy of Art, University of Tehran, Iran.
3 Professor, Ph.D in Art Research, University of Tehran, Iran.
چکیده [English]

Abstract
Iranian Islamic calligraphy, which has the support of divine theology, cultural heritage, wisdom, mysticism, and literature, has changed its meaning in the face of modernism and rival discourses in transmitting meaning among social actors, especially contemporary artists with calligraphic tendencies. In some cases, it has been separated from its function and dignity and has become a trivial and vulgar element. This study seeks to find important and influential factors affecting and changing the meaning. Protecting the concepts and high values of calligraphy as an element emanating from the heart of Islamic civilization with a multidimensional critical discourse analysis approach indicates this research’s necessity. Statistical Society based on the objectives of this study, we selected well-known artists employing Islamic calligraphy style. Therefore, it seems that one of the most important factors in addition to modernism is the commercialization of some of these works for sale in art markets. It is assumed that the flourishing of art markets in the region and applying the views of foreign art theorists in changing the meaning of calligraphy towards foreign goals is not ineffective.This study aims to use post-colonial studies, especially the Resistance element. This research utilizes the critical discourse analysis method.The results show that as much as society and artists distance themselves from customary and religious values and traditions and are superficial, they will stay away from understanding the meaning of Islamic calligraphy, which is the product of Islamic discourse will be subject to sales markets.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Islamic calligraphy
  • Critical discourse analysis
  • Cultural policies
  • Contemporary Iran
• آبراهامیان، یراوند. (1386). ایران بین دو انقلاب (ترجمه احمدگل محمدی و محمدابراهیم  فتاحی). تهران: نشرنی.
• ابوالحسن تنهایی، حسین؛ راودراد، اعظم و مریدی، محمدرضا. (1389). تحلیل گفتمان هنرخاورمیانه: بررسی شکل‌گیری قواعد هنری درجامعۀ نقاشی معاصر ایران. جامعه‌شناسی هنر و ادبیات، 2(2)، 7-40.
• اتابکی، تورج. (1391). تجدد آمرانه: جامعه و دولت درعصر رضاشاه (ترجمه مهدی حقیقت‌خواه). تهران: ققنوس.
• اسماعیل‌زاده، خیزران و شادقزوینی،  پریسا. (1396). نقش گفتمان‌های متأثر از «ملّیت» در بر ساخت گرایش‌های هنرنوگرای ایرانِ عصر پهلوی (با تأکید بر نهادهای حامی هنر به‌ عنوان میانجی). جامعه شناسی هنرو ادبیات، 9(1)، 109-132.
• افسریان، ایمان. (1388). بی‌ینال قدرت: میدان رقابت هنرمندان نقاش. جامعه‌شناسی هنر و ادبیات (نامه علوم اجتماعی)، 1(2)،171-195.
• امانی،حجت الله. (1387). نوگرایی در هنرهای تجسمی ایران: بسترهای شکوفایی هنر جدید در ایران. آینه خیال، 11(1)،36-43.
• پاکباز، رویین. (1390). نقاشی ایران: از دیرباز تا امروز. تهران: انتشارات زرین و سیمین.
• پورمند، فاطمه و افضل طوسی، عفت‌السادات. (1398). تحلیل انتقادی گرایش‌های غالب بازار هنر معاصر ایران در رویکرد به هویت فرهنگی. باغ نظر، 16(70)، 31-48.
• توکلی‌طرقی، محمد. (1395). تجدد بومی و باز اندیشی تاریخ. تهران: پردیس دانش.
•  کچوئیان، حسین. (1387). تطور گفتمان‌های هویتی در ایران: ایران در کشاکش تجدد و مابعد تجدد. تهران: نشر نی.
• دایک، تئون اِی. ون. (1387). مطالعاتی در تحلیلِ گفتمان چندوجهی: از دستور متن تا گفتمان کاوی انتقادی (ترجمۀ پیروز ایزدی و همکاران). تهران: دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها.
• حسینی‌راد، عبدالمجید و خلیلی، مریم. (1391). بررسی نقش جریان‌های فکری و حکومتی در رویکرد ملی گرایانه نقاشی نوگرایای ران در دوران پهلوی. نشریۀ هنرهای زیبا- هنرهای تجسمی، 4(49)، 5-18.
• خالق پناه، کمال و سنائی، علی. (1399). مدرنیته و صورت‌ بندی گفتمانی سیاست فرهنگی: تحلیل گفتمان سیاست فرهنگی دولتی در ایران (1285 هـ. ش. تا به امروز). جامعه‌شناسی کاربردی، 31(3)، 57-74.
• ضیاءابراهیمی، رضا. (1396). پیدای شناسی و ناسیالیسم ایرانی، نژاد و سیاست بی‌جاساز. تهران: مرکز.
• فولادوند، هنگامه. (1390). محمداحصایی کندوکاو در فرم و محتوی. هنرفردا،(6)، 28-32.
• کشمیرشکن، حمید. (1394). هنر معاصر ایران. تهران: نشر نظر.
• کلانتری، صمد؛ عباس‌زاده، محمد؛ سعادتی، موسی؛ پورمحمد، رعنا و محمدپور، نیر. (1388). تحلیل گفتمان: با تأکید بر گفتمان انتقادی به عنوان روش تحقیق کیفی. مطالعات جامعه‌شناسی، 1(4)،7-28.
• فاضلی، محمد. (1383). گفتمان و تحلیل گفتمان انتقادی. پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی (دانشگاه مازندران)، (14)، 81-106.
• مریدی، محمدرضا و تقی‌زادگان، معصومه. (1391). گفتمان‌های هنر ملی در ایران. مطالعات فرهنگی و ارتباطات ،8(29)، 139-160.
• مکین، دیوید. (1397). چگونه تحلیل گفتمان انتقادی انجام دهیم (ترجمۀ مهدی کوچک‌زاده). تهران: سوره مهر.
• فیلیپس، لوئیز و یورگنسن، ماریان. (1389). نظریه و روش درتحلیل گفتمان (ترجمۀ هادی جلیلی). تهران: نشرنی.
• Ali, W. (1997). Modern Islamic Art: Development and Continuity: University Press ofFlorida.
• Blair, S. (2006). Islamic calligraphy: Edinburgh University Press. Reexploring Islamic Art: Modern and Contemporary Creation in the Arab World and Its Relation to the Artistic Past. Res: Anthropology and aesthetics, (43), 164-174.