پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
هنر و تمدن شرق
2345-6612
2345-6620
7
24
2019
06
22
نقش طبیعت به عنوان زیرساخت مناظر مردمی در جهت توسعۀ پایدار شهر کرمان
5
12
FA
مرتضی
همتی
پژوهشگر دکتری معماری منظر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
hemmatiarchitect@yahoo.com
10.22034/jaco.2019.89247
توسعۀ پایدار یکی از اصلیترین چالشهای بشر در سالهای اخیر است. علم پایداری به عنوان نگرشی در جهت اصلاح رابطۀ تعاملی انسان و طبیعت مطرح شده است. این رویکرد، سه مؤلفه شامل اجتماع، محیطزیست و اقتصاد برای پایداری شهرها ارائه کرده است. در یکی از آخرین مدلهای ارائهشده، محیطزیست بهعنوان زیرساختی برای دو عامل دیگر دیده شده است. به نظر میرسد این الگو را میتوان در شهرهایی بازیابی کرد که توانستهاند در طول سالیان پایدار باشند. شهر کرمان مصداق مناسبی از الگوی پایداری است که در آن شهر (عامل اجتماع و اقتصاد)، براساس زیرساختهای طبیعی (محیطزیست) ایجاد شده است. اصلیترین زیرساختهای طبیعی کرمان را میتوان کویر، آب و کوه برشمرد. مناظر مردمی کرمان که حاصل باورها و تعاملات اجتماع و محیط هستند، تحتتأثیر این سه عنصر طبیعی قرار دارند، به طوریکه حداقل یکی از این سه بر آنها اثرگذار است. این پژوهش در پی بازشناسی زیرساختهای طبیعی شهر کرمان و پاسخگویی به «چگونگی ارتباط آن با منظر مردمی شهر» است. در این پژوهش با بررسی دادههای کیفی نمونۀ موردی –شهر کرمان- و نتیجهگیری از آن، محتوای بهدستآمده تحلیل میشود. این نوشتار ابتدا به معرفی الگوهای توسعۀ پایدار و زیرساختهای طبیعی میپردازد، سپس با تعریف منظر طبیعی و منظر مردمی به نقش زیرساختی منظر طبیعی برای منظر مردمی شهر اشاره میکند. در پایان با طبقهبندی زیرساختهای طبیعی، دستهبندیای از مناظر مردمی شهر کرمان براساس ارتباط آن با زیرساختهای طبیعی ارائه میشود.
پایداری,زیرساخت طبیعی,منظر طبیعی,منظر مردمی,کرمان
http://www.jaco-sj.com/article_89247.html
http://www.jaco-sj.com/article_89247_942d84c9a66d7bb8d5e4a763a103b350.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
هنر و تمدن شرق
2345-6612
2345-6620
7
24
2019
06
22
تأملی بر نمودهای منظر آیینی در استان کرمان
13
20
FA
حمیده
ابرقویی فرد
پژوهشگر دکتری معماری منظر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
10.22034/jaco.2019.89248
ضرورت مسئله: مناظر آیینی حاصل تعامل اجتماع با محیط پیرامونی بوده و نقشی روایتگر در بازگویی وجوه فرهنگی جوامع مختلف در زمینههایی نظیر باورها، اعتقادات و آیینها دارند. آیین بهعنوان یک مؤلفۀ فرهنگی، از عوامل بازشناسی یک گروه انسانی از گروه دیگر است و عامل مهمی در شکلگیری شهرهای ایرانی و حیات اجتماعی آنها به شمار میرود. برگزاری آیینها در قالب تعامل میان انسان و محیط پیرامونی، سبب اضافه شدن بعد معنایی به کالبد فضا شده و برهمنهی دو وجه عینی و ذهنی ناشی از این تعامل مناظر آیینی را ایجاد کرده است. از اینرو منظر آیینی عامل مهمی در زمینۀ شناخت و ادراک منظر شهرهای ایرانی است و این مسئله ضرورت پرداختن به مناظر آیینی و آیینها را در شناخت منظر شهرها روشن میسازد.<br />طرح مسئله: بازتاب باورهای اسطورهای و طبیعتگرایانۀ ایرانیان در آیینها، شکلگیری ارتباطی نزدیک میان مناظر آیینی و عناصر طبیعی را به همراه داشته است. صورتیافتن معنای مجرد طبیعتگرایی، به شکل همنشینی آب، درخت و مکان مقدس در مناظر آیینی دیده شده و این الگو در امتداد تکامل جهانبینی و تحولات فرهنگی و مذهبی ایرانیان استمرار یافته است. شکل برگزاری آیینها بهعنوان اعمال جمعی برخاسته از باورهای مشترک، ماهیتی اجتماعی به مناظر آیینی بخشیده؛ بهگونهای که برخی فضاهای عملکردی با پذیرش وجه معنایی برخاسته از آیینها مبدل به فضاهای جمعی شده و بعد اجتماعی به شکل سنت تفرج-زیارت در این مناظر تجلی یافته است. در استان کرمان الگوی شکلی مشابه و طبیعتگرای مناظر آیینی در کنار تداوم ابعاد معنایی و اجتماعی، موجب شکلگیری نقاط عطف کالبدی و معنایی شده و این مناظر در قالب عملکردهای مختلف نظیر مرکز شهر، ورودی روستا، توقفگاه و... بر نحوۀ تعامل افراد با محیط اثرگذار بودهاند.<br />پرسشها و روش جمعآوری اطلاعات: این نوشتار با پرسش از چرایی و چیستی اثرگذاری آیینها و مناظر آیینی بر ادراک منظر شکل گرفته و به بررسی مشخصههای مختلف منظر آیینی و نمودهای آن در شهرها و روستاهای استان کرمان میپردازد.<br />نتیجهگیری: دو مشخصۀ اصلی طبیعتگرایی و جمعگرایی مناظر آیینی به شکل الگوی کالبدی و معنایی مشترک بر تعامل ایرانیان با محیط پیرامونیشان تأثیر گذاشته است. چگونگی و شکل اثرگذاری مناظر آیینی در استان کرمان در قالب نقاط عطف منظرین و عملکردهای متفاوت دیده میشود که گاه به شکل فضاهایی مستقل در بستر طبیعی دیده شده و گاه در متن شهرها، روستاها و در پیوند تنگاتنگ با سایر فضاها شکل میگیرند و در هر حال بر نحوۀ ادراک و شناخت منظر اثر میگذارند.
منظر آیینی,آیین,طبیعتگرایی,جمعگرایی,استان کرمان
http://www.jaco-sj.com/article_89248.html
http://www.jaco-sj.com/article_89248_7478d41842ea8915a3e312e298ce89a2.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
هنر و تمدن شرق
2345-6612
2345-6620
7
24
2019
06
22
مکه مکرمه، نظریه منشاء همه چیز
FA
بهزاد
مولوی
پژوهشگر مستقل
molavi@behzadmolavi.com
10.22034/jaco.2019.172671.1082
مقاله حاضر بخشی از مجموعه مطالعاتی است که حول محور واحدی انجام شده است که سعی دارد تا نشان دهد که علت پدیده های مختلف یکی بیش نیست و نگاه به جهان به صورت پراکنده و جزیی نگرانه برای توضیح پدیده ها نه تنهاکافی نیست بلکه موجب ناهنجاریهای فراوان می شود. <br /> مکه را "ام القراء" خوانده اند. نامی که از قرآن حکیم برآمده و قرون زیادی مورد استفاده بوده است. نامی که نشان از مرکزیت این شهر و در عین حال وابستگی شهرهای دیگر جهان به آن دارد. هرچند که امروزه این مرکزیت نادیده گرفته شده و به آن توجهی نمی شود اما واقعا و به صورت طبیعی مکه مکرمه مرکز جهان ماست و همه اتفاقات و پدیده هایی نظیر شهرنشینی و حوادث کوچک و بزرگ زندگی اجتماعی، تابعی از آن هستند. این مطالعه سعی بر آن دارد تا نقش طبیعی مکه مکرمه را یادآور شود و نشان دهد که چگونه این امر محقق است.
مکه مکرمه,هندسه شهرنشینی در جهان,ساختار جغرافیای طبیعی و انسانی زمین,ژئومورفولوژی
http://www.jaco-sj.com/article_103484.html
http://www.jaco-sj.com/article_103484_d41d8cd98f00b204e9800998ecf8427e.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
هنر و تمدن شرق
2345-6612
2345-6620
7
24
2019
06
22
نقش سنت زیارت-تفرج در فرهنگ ایرانی با تکیه بر نمونۀ موردی بقعۀ شاه نعمتالله ولی
21
28
FA
سیده حسنا
حسینی نسب
کارشناس ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران، ایران.
hosseininasab.hosna@gmail.com
10.22034/jaco.2019.89249
مردم ایران همواره پیوند عمیقی با طبیعت اطراف خود داشتهاند و منظر فرهنگی آنها نیز در ارتباط با منظر طبیعی و متأثر از آن بوده است به گونهای که با بررسی اماکن مذهبی ایران به همنشینی ثابت عناصر طبیعی در کنار مکان مقدس پی میبریم. این قبیل مناظر از کارکرد مذهبی صرف خود فراتر رفتهاند و تعامل میان انسان و محیط، سبب ایجاد زمینهای بالقوه برای عملکردهای اجتماعی و تفرجی در لوای ابعاد آیینی شده است. اصل هدفمندی در انتخاب مقصد تفرجی برای مردم ایران، آنها را بر این داشته تا فضاسازی بناهای مقدس خود را با این سنت و نقش چندعملکردی تطبیق بدهند، به گونهای که میتوان این خوانش را از ساختار و سلسلهمراتب ورودی و حیاطهای بقعۀ شاه نعمتالله ولی داشت و برای هریک از این صحنها متناسب با عناصر شکلدهندۀ خود، نمود رفتاری و شأن متفاوتی را تعیین کرد که در ارتباط و هماهنگ با قرارداد رفتاری ناشی از سنت زیارت-تفرج است.<br />با توجه به اهمیت مناظر فرهنگی در هویت یک ملت، حفظ و نگهداری کارکرد تفرج در کنار مزارها و بناهای مذهبی نه تنها به بقا و انتقال یک ارزش تاریخی کمک میکند، بلکه مانع از کمرنگشدن و اضمحلال قراردادهای رفتاریای میشود که ریشه در تاریخ و هویت آنها دارد. این نوشتار با انتخاب بقعۀ شاه نعمتالله ولی به عنوان نمونۀ موردی علاوه بر بررسی سنت زیارت-تفرج در میان ایرانیان، به تأثیر آن در مناظر فرهنگی میپردازد و سپس ویژگیهای این بقعه و نقش عملکردی بخشهای مختلف آن در سنت زیارت تفرج را مورد بررسی قرار میدهد. در ادامه مشاهدات میدانی نشان میدهد چگونه به علت تغییر ارزشهای اجتماعی و قوانین جدید در برخورد با اماکن مذهبی، تداوم این سنت با مشکل مواجه شده و تغییر برخورد با این قرارگاه رفتاری موجب تبدیل این سنت دیرینه به یک ضد ارزش شده است.<br />
منظر آیینی,سنت زیارت-تفرج,بقعۀ شاه نعمتالله ولی,قرارگاه رفتاری
http://www.jaco-sj.com/article_89249.html
http://www.jaco-sj.com/article_89249_cec0592197875b5fb01c6f6c63fa67fc.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
هنر و تمدن شرق
2345-6612
2345-6620
7
24
2019
06
22
تأثیر شریانهای ارتباطی در توسعۀ شهر نمونۀ موردی : محور هفت باغ علوی کرمان
29
38
FA
سیدامیر
منصوری
استادیار دانشکدۀ معماری، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
شیوا
افشاری
ارشناس ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران، ایران.
shiva.afshari@ut.ac.ir
10.22034/jaco.2019.89251
عوامل طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از مواردی هستند که شهر بسته به موقعیت، بر پایۀ هریک از آنها توسعه مییابد. شریانها در شهرهای مدرن، استخوانبندی اصلی شهر را شکل داده و یکی از عوامل توسعۀ شهر به حساب میآیند. با توجه به کمرنگشدن مرز بین بافت شهر و حاشیه، شریانها به محرک مهمی جهت توسعه تبدیل شدهاند. این محورها در خارج از شهر بسته به موقعیت مکانی و زمانی به عناصری مهم برای شهر تبدیل میشوند که اهداف منظرین بسیاری را دنبال میکنند. <br />مسئلۀ اساسی و مهم در این پژوهش، یافتن معیارهای ارزیابی موفق در محورهای ارتباطی توسعۀ شهری است. شهرهای مختلف ویژگیهای شخصیتی متفاوتی با یکدیگر دارند، پس عوامل مؤثر در توسعۀ آنها نیز با یکدیگر فرق میکند. مطالعات انجامشده در شهر کرمان به عنوان نمونهای که توسعۀ امروز آن در گرو محورهای ارتباطی است، این سؤال را طرح میکند که آیا محور هفت-باغ با توجه به معیارهای ارزیابی، برنامهریزی مناسبی داشته است؟<br />جایگاه این شریان در توسعۀ شهر و میزان موفقیت آن نیازمند ارزیابیهایی است که در این پروژه ابتدا از طریق بازدید میدانی و کتابخانهای و سپس براساس مطابقت با معیارهای منظر شهری و توسعۀ پایدار و مقایسه با محور موفق صدرا در شهر شیراز انجام شده است. نتیجۀ حاصل از مطالعات و بررسیها نشان میدهد که این محور نسبت به معیارهای اهداف منظر و توسعۀ شهری پایدار بیتوجه بوده و در آینده نمیتواند توسعهای موفق برای شهر کرمان رقم بزند. علاوه بر آن، تعمیم این معیارها در صورت عدم توجه به ویژگیهای بستر و خصوصیات شهر نادرست است و این معیارها باید در کنار ویژگیهای هویتی هر منطقه بررسی شوند.
منظر شهری,توسعۀ پایدار شهری,هفت-باغ علوی کرمان,محور صدرا شیراز
http://www.jaco-sj.com/article_89251.html
http://www.jaco-sj.com/article_89251_3599bdd33eed40f7d8f29930f853a138.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
هنر و تمدن شرق
2345-6612
2345-6620
7
24
2019
06
22
نظریۀ منشاء همه چیز: تأثیرات مکۀ مکرمه بر جغرافیای طبیعی و انسانی کرۀ ارض
39
50
FA
بهزاد
مولوی
کارشناس ارشد معماری، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
molavi@behzadmolavi.com
10.22034/jaco.2019.89253
مقالۀ حاضر بخشی از مجموعه مطالعاتی است که حول محور واحدی انجام شده است و سعی دارد نشان دهد که علت پدیدههای مختلف یکی بیش نیست و نگاه به جهان به صورت پراکنده و جزئینگرانه برای توضیح پدیدهها نه تنها کافی نیست، بلکه موجب ناهنجاریهای فراوان میشود. <br />اساس این مقاله کتاب مکۀ مکرمه (تألیف نگارنده) است. شهر مکه دقیقاً در ظهر روز اول تابستان و نصفالنهار شمالی جنوبی آن در نیمۀ شب اول زمستان، همزمان روی صفحه استوای کهکشان راه شیری و روی صفحۀ منظومۀ شمسی به گونهای قرار میگیرد که بهطور منظم بیش از هرجای دیگری روی زمین از تابشهای الکترومغناطیسی در حجمی عظیم برخوردار میشود.<br />این وضعیت باعث میشود که امواج متحدالمرکزی از مکۀ مکرمه به سراسر جهان تابش شده و چنانکه در مقاله اشاره شده است خواهیم دید که این موضوع موجب شکلگیری ارتفاعات و مجاری آبها و رودخانهها و نیز بیابانها و همچنین به تبع آنها باعث شکلگیری سایر عناصر جغرافیایی و در انتها باعث تجمع نفت در منطقۀ خاورمیانه میشود. هدف از این مقاله نمایش این نکته است که همۀ اجزای حیات به هم پیوسته و از مرکز واحدی نشئت میگیرند.
نظریۀ منشاء همه چیز,مرکزیت مکۀ مکرمه,امواج الکترومغناطیسی,هندسۀ جغرافیایی زمین,هندسۀ ساختار زمین
http://www.jaco-sj.com/article_89253.html
http://www.jaco-sj.com/article_89253_e89a0c8510c7f68cd5c8be7bd37ff8ab.pdf
پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر
هنر و تمدن شرق
2345-6612
2345-6620
7
24
2019
06
22
رود به مثابۀ قدرت؛ نقش رودخانۀ کامو در شکلگیری روستای کامو
51
58
FA
فرشاد
بهرامی
0000-0001-8143-7842
کارشناس ارشد، معماری منظر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران.
farshad.bahrami@ut.ac.ir
پریچهر
صابونچی
0000-0002-4805-2470
پژوهشگر دکتری معماری منظر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران، ایران
parichehr.saboonchi90@gmail.com
10.22034/jaco.2019.89257
روستای کامو در فلات مرکزی ایران، به عنوان یکی از قدیمیترین روستاهای ایران، پیوستگی جداییناپذیری با عناصر طبیعی دارد. هویت این روستا در ارتباط با عناصر طبیعیاش از جمله، کوه گرگس، رودخانه و توپوگرافی منطقه است. رودخانۀ کامو به عنوان اصلیترین مؤلفۀ منظر طبیعی در شکلگیری و پیدایش آن نقش اساسی را ایفا کرده است. این پژوهش با استفاده از روش کتابخانهای و مشاهدات میدانی به جایگاه و اهمیت رودخانه در شکلگیری روستای کامو میپردازد. نتایج حاصل از این پژوهش نشاندهندۀ این است که رودخانۀ اصلی روستای کامو، به عنوان اصلیترین مؤلفۀ طبیعی، علاوه بر ابعاد زیباییشناسانه، زیستمحیطی، کالبدی و اقتصادی، از نوعی سلسلهمراتب و نظم پیروی میکند که مبتنی بر قدرت و شأن اجتماعی افراد است. این سلسلهمراتب با عنوان سلسلهمراتب مقامی، نقش بسزایی در شکلگیری و ساختار روستا ایفا میکند. علاوه بر سلسلهمراتب مقامی، سلسلهمراتب اقتصادی و سلسلهمراتب کالبدی نیز در ارتباط با رودخانۀ اصلی، نقش اساسی ایفا میکنند. بر این اساس، شکلگیری خانه و منازل اشرافی و اربابان در بالادست رودخانه و رعیت در پاییندست رودخانه، به سلسلهمراتب مقامی در این روستا اشاره دارد. علاوه بر آن، نزدیکی لکههای معماری به آب در راستای تسلط بر منبع اصلی آب و زمینهای کشاورزی در پشت لکههای معماری، سلسلهمراتب اقتصادی را شکل میدهد و در انتها، جایگیری اصلیترین مؤلفههای روستا اعم از جادۀ اصلی، مرکز روستا، مسجد اصلی و فضاهای جمعی به اهمیت این رود در شکلگیری سلسلهمراتب کالبدی روستای کامو اشاره میکند. وابستگی کالبدی-معنایی روستای کامو به رودخانۀ اصلی، به واسطۀ سلسلهمراتبها و ارتباط آن در گذر زمان با محیط و مردمان روستا، آن را به عنوان اصلیترین مؤلفۀ منظر طبیعی رود معرفی میکند.
رودخانه,سلسلهمراتب مقامی,سلسلهمراتب اقتصادی,سلسلهمراتب کالبدی,روستای کامو
http://www.jaco-sj.com/article_89257.html
http://www.jaco-sj.com/article_89257_56a93d5adb2bef102a7b4bd0dd870b00.pdf