مشرق زمین مهد تمدنها و ادیان بزرگ بوده است؛ این اعتقاد مشهوری است که در منابع متعدد تاریخی، باستانشناسی و فرهنگی به آن تصریح شده است. قلمرو جغرافیایی شرق از شمال آفریقا تا سند و از آسیای مرکزی تا اقیانوس هند را در برمیگیرد، لیکن مفهوم شرق هنوز تلقی واحدی ندارد و نقاط اشتراک ساکنان این سرزمین روشن نیست. علاوه بر این علت نظام دوقطبی و قرارگیری شرق در برابر غرب و تقسیم تمدنهای جهان به دو گروه شرق و غرب نیز پاسخ مسلمی ندارد. جامعه شرق به رغم تنوع قومی، دینی، آیینی و زبانی و استقلال اجزا، دارای مفهومی واحد است که از ریشهای مشترک میان این جوامع نشأت میگیرد. کشف عناصر هویتبخش شرق و شناخت روابط آنها، نیازمند بازخوانی مفهوم شرق در قالب "کل" واحد فرهنگی است که مرزهای آن فراتر از محدوده جغرافیایی میرود. از آنجا که خدایان در سرزمین شرق، عناصر طبیعت هستند و آیینهای موجود در طول زمان از دگردیسی باورهای آسمانی و طبیعتگر حکایت دارد، لذا ریشه مشترک مردم این سرزمین میتواند فلسفه دینی و جهانبینی ماورا زمینی آنها باشد.