ORIGINAL_ARTICLE
جایگاه گل سوسن در فرهنگ، شعر و ادب پارسی
گیاهان از دیرباز در فرهنگ و هنر ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاست. در این میان برخی از گیاهان مورد توجه و ستایش بیشتری قرار گرفتهاند و به اصطلاح گزیده شدهاند. گل سوسن نیز یکی از گیاهانی است که از دوران کهن در میان ایرانیان از جایگاه ویژهای برخوردار بودهاست و میتوان آثار این احترام را در اندیشة مردمان این سرزمین پیگرفت. گرچه امروزه منشأ این گزینش مبهم است اما بیانگر وجود مفاهیمی ذهنی در اندیشه مردمان باستان است. گل سوسن از نمونه گلهاییست که در فرهنگ ما نضج یافتهاست. رسوخ این گل در فرهنگ ما بخشی از هویت تاریخی و خاطرات مردم این سرزمین را به خود اختصاص میدهد؛ بدینسان شناسایی تحولات معنایی آن امری ضروری تلقی میشود. یکی از منابع شناخت اندیشههای هر ملت، مطالعه آثار ادبی آن است و شعر فارسی به عنوان یکی از کهنترین منابع ادبی مردم ایران، میتواند در شناسایی لایههای معنایی پنهان این گل راهگشا باشد. شاعران پارسیگوی نمایندۀ تفکرات رایج دوران خود هستند که در ورای ابیات، حقایق و مفاهیمی را برای ما روشن میسازند که بیانگر وضع زمانه خویش است. پژوهش در دست، در پی آن است که با تحلیل آثار شعری در دورههای ادبی مختلف، به تلقی از نگرش مردمان ایران به گل سوسن دست یابد. به همین منظور ابتدا گونههای مختلف گل سوسن به شیوه علمی معرفی و ویژگیهای کلی آن بیان میشود. پس از آن که درآمدی از حضور گل سوسن در فرهنگ و هنر ایرانیان ارائه شد، با ارائه نمونههایی به تحلیل معنایی گل سوسن در ادوار شعری پرداخته میشود.
http://www.jaco-sj.com/article_55147_167d6af6eeb8a2db4b12dc510ab6e19a.pdf
2017-06-22
3
14
گل سوسن
شعر پارسی
شبکه معنایی
معناشناسی
فرزانه السادات
دهقان
fdb1111@yahoo.com
1
کارشناس ارشد معماری منظر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
مرتضی
همتی
hemmatiarchitect@yahoo.com
2
کارشناس ارشد معماری منظر، پردیس هنرهای زیبا، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ساختار چند هستهای مدینههای مراکش
شهرها تحت تأثیر عوامل و ابعاد مختلف، مبتنی بر تعریف واحدهای اجتماعی با کارکردهای خاص و بر اساس مرکزیتی اولیه شکل میگیرند. ابعاد اجتماعی و فیزیکی شهر، رابطه پویایی با یکدیگر دارند. بافت فیزیکی با روندهای متفاوت اجتماعی تولید شده، مشخص میشود و مکان اجماع آنها مرکز عینی-ذهنی بافت به شمار میآید. مرکز شهر واژهای برای تفسیر فعالیتها، آداب و رسوم، فرهنگ و تاریخ یک ملت است که بسته به ساختار شهرها و یا وقایع ذهنی صورت گرفته میتوانند مکانیابی مشخصی داشته باشند. این مراکز فعالیتی و رفتاری زمانی سازمان یافته خواهد بود که کالبدی برای آن تعریف شود و این کالبد به نقاط عطف شهری بدل خواهد شد. بسته به زمینه فرهنگی شکلگیری مراکز شهری در تعریف و ساختار آنها، از تفاوتهای شکلی و کارکردی آن میتوان به تفاوتهای معنایی و نقش آنها برسیم.از بررسی مدینهها به عنوان بافتهای تاریخی و هستههای اولیه شکلگیری شهرهای مراکش و قیاس و استنتاج آنها، ساختهای مختلف بافت تاریخی و قوانین و ابعاد مختلف شکل آنها مشخص میگردد. با مشاهده مدینههای تاریخی در بافت قدیم شهرهای فاس، رباط و طنجه و تطوان و همچنین مکناس و مراکش به نظر میرسد، در کنار اجتماع لایههای متنوع فعالیتی، در فضای داخلی مدینهها نمیتواند مرکز شهر واحد و مستقلی در مقیاسی کلان متصور شد. به دلیل اختصاصی بودن این مراکز در بافت، مکانهای موجود برای سایر شهروندان نقش هویتی و خاطرهای ندارند، در نتیجه فضای داخلی مدینهها دارای منظری از اجماع مراکز جزء بوده و عنوان شهر چند هستهای برای آن قابل تفسیر است و در فضای خارجی مدینهها، مرکز شهر در خارج از حصار و در لبه شهر شکل گرفته است که لبه را از عنصری حاشیهای به متن تبدیل کرده و به عنوان مکانی هویتی در مراکش نقش ایفا میکند.
http://www.jaco-sj.com/article_55148_c011a01171eb0606ca2fb00559c0aea2.pdf
2017-06-22
15
22
مرکز شهر
ساختار عروقی
شهرهای اسلامی
مراکز مفهومی
مراکز کالبدی
فرنوش
مخلص
1
پژوهشگر دکتری معماری منظر، پژوهشکده نظر و دانشگاه پاریس 8
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقدی بر اماکن مذهبی-آیینی ایران با تکیه بر پیشینه تاریخی آن
مکانها، بافتها، فضاها و حریمهای دینی (مذهبی)_آیینی در ایران بطور اخص و دیگر جوامع بطورکلی بنا به شواهد و قرائن مکشوف و موجود از دیرباز مورد توجه، تقدس و احترام گروههای اجتماعی متدین و پایبند به آموزههای دینی بودهاست. به تاریخ معماری جوامع که رجوع کنیم بیاغراق با یکی از غنی، زنده و شورمندانهترین جلوههای معماری، ذوق خلاق، ذائقه زیباشناختی و روح هنرمندانگی جامعه و جهان بشری درتاریخ مواجه میشویم. از این منظر بهصراحت و بیاغراق میتوان گفت ایران یکی از کانونهای فوقالعاده مهم، غنی و دیرپای معماری دینی- آیینی درتاریخ و فرهنگ جامعه و جهان بشری بودهاست. شگفتتر آنکه در عصری که اماکن آیینی در بسیاری از جوامع روزگار ما بهصورت موزه درآمده یا رمق و رونق آیینی و قوّت قدسی تاثیرگذار و جذبهآور خود را ازکف دادهاست، اماکن آیینی در ایران همچنان زنده و فعال با جمعیتهای میلیونی زائران برصحنه ایستادهاست و حضور فعال و پررنگ دارد. بررسی، نقد، تحلیل، تعریف و معرفی این مکانها، ساختار، بافت، فضا و حریمهای دینی- آیینی درجغرافیای جهان ایرانی به لحاظ تاریخی و از منظر فلسفه و تاریخ معماری بیرون از حیطه نوشتار حاضر است و در چارچوب مباحث ما نمیگنجد. آنچه اینک پیشروست، تصویری فشرده و کوتاه و تحلیلی لیکن نهچندان ریزبینانه و ژرفانگرکه به اختصار و اجمال در وصف و معرفی پارهای ازساختارها و بناهای دینی-آیینی فعال در جامعه معاصر ایران است؛ البته با توجه به مناسبتشان با مسئله هویت-هویت نه به مفهوم روزینه و عرفی آن بلکه به مفهوم کیهانی از ارزشها و باورها. به مفهوم یک فرهنگ و نحوه بودن درجهان و شیوهای از زندگی. بهمعنای گنجینهای ازمیراث مشترک و ذخایر معنوی که در جان ما جاری است. مراد ما از معماری مذهبی-آیینی و مناسبتشان با هویت به همین معناست. معماری که با وجوه دیگر مواریث مدنی و معنوی ما سخت و استوار درهم تنیدهاست.
http://www.jaco-sj.com/article_55149_009172ef52e246ca3671f17fcc09e4c0.pdf
2017-06-22
23
32
مذهبی
آیینی
طبیعت
زیباییشناسی
میراث فرهنگی
شهره
جوادی
shohrehjavadi@gmail.com
1
دکتری تاریخ هنر، دانشگاه تهران، پژوهشکده نظر
LEAD_AUTHOR
حکمت اله
ملاصالحی
2
دکتری باستانشناسی، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شهرباغ، ساختار شهری شیراز قدیم
در شهرهای قدیمی ایران، ساختار شهر با توجه به منابع آب شکل گرفتهاست. در این میان نقش باغ در شکلگیری ساختار شهرهای ایران کلیدی و مهم است. عامل آب و زیرساخت سبز، از مهمترین اجزا شهر ایرانی است. این دو عامل، ساختارهای متفاوت و در عین حال همراستایی در شهرهای ایران ایجاد کردهاست.فضاهای سبز شهری، علاوه بر ایجاد سبزینگی در داخل شهر، اطراف آن را نیز پوشش میدادهاست. نتیجه آن ایجاد یک خرد اقلیم مناسب، در میان اقلیم نامناسب است. در عین حال این فضاهای سبز، عامل تولید نیز به حساب میآمدهاست. واحدهای تولیدی کوچک و بزرگی نهتنها اقتصاد شهری را تأمین میکردند، یک منظر شهری را نیز به وجود میآوردند، در واقع شهر، شهری پایدار بودهاست. پژوهش حاضر به دنبال کشف این رابطه در شهر شیراز است تا بتواند به یکی از الگوهای ساختار شهر ایرانی دست پیدا کند. در این پژوهش به روش اکتشافی، مبتنی بر مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانهای، اطلاعات لازم گردآوری و تحلیل شدهاست. نتایج حاصله، حاکی از یک اکوسیستم پایدار شهری بوده که چرخه کاملی از آب و گیاه و شهر را شکل میداده که علاوه بر ایجاد خرد اقلیم مناسب، منظر زیبا و پایدار شهری را نیز به وجود آوردهاست.
http://www.jaco-sj.com/article_55150_7d8e2431db6385ba5d470457c0ce1c3d.pdf
2017-06-22
33
40
شهرباغ
باغ شهر
شیراز
منظر شهری
مهدی
شیبانی
m_sheibani@yahoo.com
1
M_Sheybani@sbu.ac.ir
AUTHOR
حسین
پروین
hosseinparvin@gmail.com
2
پژوهشگر دکتری معماری منظر، دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
فهیمه
فرنوش
3
کارشناس ارشد معماری منظر، دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تـأثیـر سفالگری اسلامی بر سفالگری جنوب ایتالیا (سیسیل) از قرن سوم ه.ق. همزمان با ورود اسلام به این سرزمین
هدف این مقاله آن است که سفالگری اسلامی چه تأثیری بر نمونههای سیسیلی آن در طول دوره ورود و پذیرش اسلام در قرن سوم ه.ق در این سرزمین، تا حداقل چند قرن بعد داشتهاست و اینکه آیا این فرایندِ تأثیرپذیری به صورت متقابل بوده و یا فقط یک جانبه بودهاست. این پژوهش با استفاده از جمعآوری اطلاعات به شیوه تاریخی و کتابخانهای و با ارائه نمونههای تصویری، ابتدا به مطالعه سیر تاریخی ورود اسلام به جزیره سیسیل و سپس به بررسی و تحلیل تأثیرات متقابل ورود اسلام بر زندگی ساکنین مسلمان پرداختهاست. هدف آن است که با مطالعه ویژگیهای هنر سفالگری اسلامی در قرون اولیه اسلامی و بهویژه از قرن سوم هجریقمری و بررسی مشخصههای هنر سفالگری در سیسیل از قرن نهم میلادی (مصادف با ورود اسلام) و با توجه به ویژگیهای مشترک و نقاط افتراق، تأثیرپذیری سفالگری سیسیل از سفالگری اسلامی با ارائه چند نمونه از هنر این مناطق در قرون یاد شده مورد استدلال واقع شود. نتایج این پژوهش در راستای شناخت چگونگی و میزان تأثیرگذاری اسلام و هنر و فرهنگ اسلامی بر فرهنگ سرزمینهای مفتوحه و شیوههای زندگی آنها اعم از تولیدات هنری و صنایع دستی، راهگشا خواهدبود.
http://www.jaco-sj.com/article_55151_bea7bc376158bc6b4df2b4022a4ec872.pdf
2017-06-22
41
52
سفالگری
سفالگری اسلامی
سیسیل
سفال لعابدار
قرن سوم ه.ق
فاطمه
مصدری
famasdarii@gmail.com
1
دانشجوی دکتری پژوهش هنر، دانشکده هنر، دانشگاه الزهرا
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارتباط معماری و نقاشی در مصر باستان با جهانبینی آنها
مصر باستان، از اولین تمدنهای بزرگ بشری است که آثار باستانی و نقاشیهای فراوانی از آن بجای ماندهاست. معماری مصر باستان دارای ویژگیهای منحصربهفردی بوده که برجستهترین آنها، وجود مقابر و معابد عظیم سنگی و به دور از شهرها است؛ در حالیکه از شهرها و کاخهای آنها، بدلیل استفاده از مصالح کمدوام، بجز چند مورد محدود که به شدت ویران شدهاند، اثری باقی نماندهاست. این روند در تمام دورههای تاریخی معماری مصر باستان دیده میشود.هدف از این مقاله، پیدا کردن ارتباط بین ویژگیهای بارز معماری و هنر مصر باستان و جهانبینی مردم این سرزمین است. در این مقاله که به روش کیفی انجام شده، ابتدا به کمک روش مطالعه کتابخانهای، به گردآوری اطلاعات مربوط به مفاهیم زمان، مرگ و دین در مصر باستان، جهت فهم جهانبینی آنها، پرداخته شده است، سپس به کمک دادههای بدست آمده و مشاهده آثار معماری و نقاشی، به تحلیل ارتباط میان این آثار و جهانبینی مردم این سرزمین پرداخته شدهاست.دو دیدگاه اصلی در جهانبینی مصریان باستان شامل نگاه مادی به این جهان و جهان پس از مرگ و همچنین اعتقاد به برتری و جاودانگی جهان پس از مرگ نسبت به این جهان وجود دارد که نحوه ارتباط این دو تفکر با هنر نقاشی و معماری این سرزمین بررسی و تحلیل شد.
http://www.jaco-sj.com/article_55152_d2930ec10324573816baacce2aa9c403.pdf
2017-06-22
53
60
مصر
معماری
جهانبینی
زندگی پس از مرگ
مهدا
فروغی
1
کارشناس ارشد معماری منظر. دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR